کامیار کامیار ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

jaraghe- omid

خواب

1389/12/12 12:20
نویسنده : nooshin
176 بازدید
اشتراک گذاری

ديشب كمي احساس سرماخوردگي داشتم و قرص خوردم. ببخشيد عزيزدلم كه اينقدر قرص ميخورم . دكترگفته كه نبايد تب كني براي همين منم پيشگيري كردم و قرص خوردم. بعد از خوردن قرص هم حسابي خوابم گرفت و ساعت 9 و نيم شب رفتم خوابيدم. خواب توروديدم. شايدم تو نبودي اما يه فرشته ناز و كوچولو بود كه يه لباس ناز صورتي كمرنگ پوشيده بود و كنارم خوابيده بود. حالا نميدونم چرا تو خواب ميخواستم به بچه به اون كوچولويي انگليسي ياد بدم.؟؟؟

من بهت ميگفتم : آي .  توهم تكرار كردي .

گفتم : ام . تكرار كردي .

نميدونستم اسمت چيه ؟ بعد خودت گفتي آنا!!

اين يعني چي؟ يعني دوست داري اسمت آنا باشه؟؟ خودت ميدوني كه چه اسمي برات انتخاب كرديم . پس بهونه گيري نكن. راستي يادمه تو خواب خيلي هم وسواسي و تميز بودي . پتو تو مياوردي به من نشون ميدادي و ميگفتي اين تميزه؟؟ شسته است؟؟؟ ميگفتم آره خيالت راحت باشه.

خلاصه حسابي با تو كيف كردم . ولي حيف كه همش خواب بود. ايشالا كه سالم باشي مامان جون. اصلا واسم مهم نيست پسري يا دختر . خودت ميدوني كه چه رنج هايي كشيدم تا تو افتخار دادي و بهشت قشنگ خدا رو رها كردي و اومدي پيش ما. اميدوارم كه بتونم مادر خوب و شايسته اي براي تو و داداشت باشم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سیما
14 اسفند 89 10:11
خیلی جالب بود ناقلا بگو ببینم چه اسمی انتخاب کردی ؟
پریسا
14 اسفند 89 14:13
نازی . چه خواب خوبی دیدی . ایشالله به دنیا میاد و حسابی انگلیسی یادش میدی .
هستي
16 اسفند 89 11:36
ان شالله كه سالم وصالح باشه ودر كنارتون به بهترين هاي زندگي برسه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به jaraghe- omid می باشد