پایان هشت ماهگی
سلام قند عسل مامان.
چند روزی میشه که هشت ماهگیت تموم شده ولی ماشالا اینقدر شیطون شدی که یه لحظه نمیشه ازت غاقل شد. چهاردست و پا میری درحد تیم ملی و کنجکاو شدی حساااااابی. به هر سوراخی سر میکشی و همه چی رو باید لمس کنی و بعضی وقتا هم باید با زبونت لمس کنی تا خیالت راحت بشه.
متاسفانه هنوز هیچ کدوم از هنرهای تجسمی که نی نی ها بلدن تو یاد نگرفتی از جمله: بای بای ، دست دستی و .....
خداروشکر آلرژی بدنت هم کمی بهتر شده. خدا کنه که تا قبل از یکسالگی خوب خوب بشی.
چند روز پیش تولد داداشی بود. تو هم حسابی تیپ زده بودی و داداشی تو رو به دوستاش معرفی کرد.متاسفانه عکسهای تولد با دوربین بابا بود و الان هم بابا ایران نیست وگرنه میزاشتم تو وبلاگت. ایشالا بابا که اومد حتما اگر فرصت شد و شیطنت های تو گذاشت میام و چند تا شو برات میزارم.
راستی نی نی خاله سیما هم به دنیا اومد....هورااااااا.... محمد طاها هم اومد و تو توی بیمارستان با تعجب و دهن باز اونو نگاه میکردی... قربونت برم که فوری واسه خودت همبازی دست و پا کردی..
اینم چند تا عکس جدید: