صداي قلب تو ترنم عشق و زندگي
وروجك مامان امروز با هزار دعا و اضطراب رفتم آزمايشگاه تا جواب آزمايشتو بگيرم. بعد اون خانومه كه قرار بود جوابو بده هي رفت هي اومد هي سوال ميكرد سونو گرافي كردي؟ سونوگرافي نكردي؟ ديگه زهله (نميدونم املاش درسته يا نه) مامان داشت آب ميشد گفتم لابد خدا نكرده مشكلي هست. خلاصه همينطوري يه يه ربعي نشستم تا بالاخره صدام كرد.
باپاهايي لرزان رفتم پيش خانومه و گفت ببخشيد خانوم چون سن ني ني شما كمتر از 15 هفته بوده ، دستگاه نتونسته جواب نهايي رو بده. لطفا برين و هفته ديگه يا هفته اول فروردين بياين و دوباره آزمايش بدين.
نميدونستم بايد چي بگم! فقط پرسيدم توروخدا اگه مشكلي هست بگين. خانومه خنديد و گفت نه نه اتفاقا جواب آزمايش شما تا اينجا خيلي خوب بوده ولي اگه هفته ديگه بياين ديگه مطمئن ميشيم و جواب آزمايشتون قطعي ميشه. خلاصه منم شاد و شنگول رفتم مطب دكتر و اونجا دوباره صداي پي تي كو پي تي كو قلب كوچولو و ناز تورو شنيدم و كلي ذوق كردم.
اينقدر ذوق كردم كه دكتر فكر كرد تو ني ني اول من هستي.