کامیار کامیار ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

jaraghe- omid

از محرم تا رمضان

1390/5/9 16:24
نویسنده : nooshin
225 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مربای به مامان.

  

میدونم پسرم حتما میخوای بگی چرا اینقدر دیر به دیر میایی. چی کار کنم مادر؟ دیگه وارد هفته 36 شدیم و حسابی سنگین شدم. وقتی بلند میشم انگار یه وزنه سنگین به شکمم وصله و تمام بدنم و به سمت پایین میکشه. پشت کتفم قولنج میشه و کمرم حسابی درد میگیره. میترسم این تنبلی عادتم بشه. همش جلوی تلویزیون یه وری لم دادم.   

بزار برات تعریف کنم که دیروز رفتم دکتر چی شد؟

بعد از شنیدن صدای قلب مهربونت آقای دکتر گفت که تو احتمالا از داداشی درشت تر میشی. منم ترسیدم که یه وقت زود بخوای بدنیا بیای که دکتر مهربون گفت که این امکان نداره و خودش زودتر از اینکه تو بخوای اقدام کنی به دنیا میاردت. خلاصه نامه از دکتر گرفتم برای بستری شدن تو بیمارستان.

بعدش با بابا رفتیم شهروند و کلی گوشت و مرغ و برنج و ...... خریدیم. آخه قراره که گل پسر مامان به دنیا بیاد و کلی هم مهمون برای دیدنش بیان خونمون.

میبینی پسرم همه چی برای اومدنت آماده است. حتی شبم پرده خوشگل اتاقتون و با بابا نصب کردیم. امیدوارم که از همه چی خوشت بیاد گلم..

راستی یادم رفت بگم که فردا ماه رمضون شروع میشه. الهی قربون لطف و رحمت خدا برم. تو ماه محرم تو عزیزم و به من عنایت کرد و خوشحالم کرد و تو ماه رمضونم ایشالا میای  تو بغلم. خدایا ازت ممنونم.


  






پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سیما
20 مرداد 90 17:35
چقدر بامزه نوشتی منم دعا کن مرسی بوس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به jaraghe- omid می باشد