تولد دو سالگي
گل پسر مامان سلام
عسلكم بازم با تاخير اومدم تا عكساي تولدت رو بزارم. البته جشن تولد با شكوهي نبود... فقط خاله سپيده و خاله سيما اومده بودن.اما خيلي خيلي خوش گذشت .
خاله سپيده برات يه بسته ماشين آورده بود كه 12 تا ماشين كوچولو و بامزه توش بود.خاله جون دستت درد نكنه
خاله سيما هم برات يه اسباب بازي فكري آورده بود كه شامل چند حلقه رنگي در اندازه هاي مختلفه (متاسفانه اسمشو نميدونم)خاله جون دستت درد نكنه
الان ديگه آقا شدي و دقيقا از دوسالگي مي مي نميخوري شبا پيش داداش ميخوابي و حتما بايد يه ماشين تو بغلت باشه تا خوابت ببره.
هنوز خيلي از كلمات رو بلد نيستي بگي. خداكنه كه درست بشي وگرنه بايد ببرمت گفتار درماني
حالا چند تا عكس از تولدت مامان جونم
اينم شما و داداشي
اينم ميز شام كه برنج رو خاله سيما تزيين كرده و روش نوشته K ( عمو رضا و محمد طاها خوشگله هم تو عكس هستند)
اميدوارم هميشه شاد و تندرست باشي پسر عزيزم
ميبوسمت هزار هزار هزار هزار بار